یکی از متهمان پرونده بانک سرمایه در مصاحبهای تفصیلی نه تنها تمامی
اتهامات مطرح شده توسط نماینده دادستان در دادگاه علنی مفاسد اقتصادی را رد
کرده، بلکه مدعی شده طلبکار است؛ ادعاهایی که سوای صحت و سقمش، فی نفسه
اسباب شگفتی شده و پرسشهای متعددی را در پی دارد و از مهمترین این
پرسشها پیرامون کیفیت دسترسی چنین متهمانی به امکانات ارتباطی از جمله
تلفن و اینترنت در زندان اوین است.
پرونده بانک سرمایه گروه بزرگی از متهمان را دارد که
یکی از اصلیترین آنها به گواه اظهارات نماینده دادستان تهران و نماینده
بانک مرکزی در دادگاههای علنی که متن آن در خبرگزاری صداوسیما و خبرگزاری
قوه قضاییه منتشر شده، محمد امامی است. در شرایط کنونی، گروه کوچکی از
اهالی سینما و چند منتقد سینما، نامهای خطاب به رئیس قوه قضاییه ارسال
کردند که ضمن تمجیدهای گسترده از سرمایه گذار سریال شهرزاد و چند فیلم
سینمایی دیگر، خواستار آزادی او به بهانه کرونا شده بودند؛ نامهای که از
زمان انتشار رسمیاش با ریزش امضا مواجه بوده و اسامی که امضاهایشان ذیل
این نامه درج شده بود، یک به یک امضای این نامه را رد کردند.
این گفت و گوی طولانی که بیش از دو صفحه این روزنامه و تیتر یک آن را
پوشش داد، توسط سرویس اقتصادی انجام شده بود و با فضای چالشی برای متهم
پرونده کلان بانک سرمایه همراه نبود و بسیاری از جزئیات پرونده در مقابل
روی او قرار داده نشده بود. نفس این گفت و گو عجیب است اما این اتفاق عجیب و
کمسابقهای است که یک متهم پرونده کلان اقتصادی از درون زندان اوین
بتواند با یک روزنامه مصاحبه تفصیلی داشته باشد و همه مراحل دادرسی را به
چالش بکشد. امامی در جریان این گفت و گو به موارد نظیر دعوای رشیدپور با
یکی از فعالان توییتری و نظایر اینها اشاره کرده، احتمال دسترسی او را
تقویت کرده است، چرا که بعید است تمام این اطلاعات حاصل گزارشهای تلفنی به
او باشد.
این اوضاع اسباب شگفتی ناظران را فراهم کرده و پرسشهای متعددی را در پی
داشته است. از جمله پرسشها اینکه آیا همه متهمان محبوس در اوین از جمله
متهمان اقتصادی دسترسی به تلفن برای طولانی مدت، به گونهای که هزاران کلمه
مصاحبه انجام شود را دارند؟ آیا متهمان دیگر در اوین نیز دسترسی به
اینترنت و نظایر اینها را دارند یا دسترسی ویژه برای مدیریت امور در خارج
از زندان وجود دارد؟! اگر احیاناً ادعا شود این ارتباط از طریق مجاری رسمی
زندان نبوده، باید پرسید این ارتباط از چه طریقی رخ داده و چگونه برای چنین
گفتوگویی با رسانهها ارتباط گرفته شده و واسطه گفتوگو چه کسی بوده است؟
همچنین باید پرسید اگر چنین دسترسیهایی برای عموم زندانیان وجود دارد،
چرا سایر متهمان دست به اقدامات مشابهی نمیزنند و اگر چنین دسترسی برای
همه وجود ندارد، چطور این متهم چنین امکانی دارد؟! اما پرسش کلیدی این است
که آیا همه متهمان و زندانیان ساکن اوین اجازه دارند با رسانهها گفتوگو
کنند و در حین رسیدگی به پروندهشان پاسخ دادستانی تهران را بدهند یا این
امکان فقط برای معدود زندانیان نظیر امامی فراهم است؟ انتظار میرود در این
زمینه شاهد پاسخهای شفاف متولیان امر باشیم.