دیپفیک یا «جعل عمیق»، تکنولوژی همانندسازی صوتی ـ تصویری غیرواقعی و یک فناوری پیچیده و تقریبا جدید مبتنی بر هوش مصنوعی است.
اصطلاح «DeepFake» از دو واژه Deep به معنای عمیق و Fake به معنای جعلی ساخته شده است.
این فناوری با استفاده از الگوریتمهای یادگیری عمیق (Deep Learning) و فناوری هوش مصنوعی این امکان را به کاربران میدهد تا از صدا و تصاویر واقعی، صدا و تصاویری غیرواقعی بسازد و محتوایی تولید کند که امکان تشخیص غیرواقعی بودن آن بسیار سخت و حتی غیرممکن است.
به دلیل جذابیت دیپفیک در محو واقعیت و تغییر اخبار و توانایی بالای آن در جذب مخاطب، ساخت فیلمها و تصاویر با استفاده از دیپفیک در مورد افراد مشهور و سلبریتیها، مقامات سیاسی و حتی مردم عادی گسترش پیدا کرده است.
دیپفیکها، از طریق باورپذیری بالایی که در مخاطبان ایجاد میکند، مرز واقعیت با دروغ و خلاف واقع را از بین میبرد. استفاده از این فناوری در تولید محتوای واقعینما، میتواند مخاطبان را متقاعد کند که محتواهای تولید شده واقعی است.
از آنجا که با پیشرفت این فناوری احتمال سواستفاده از آن توسط مجرمان در حملات کلاهبرداری بیومتریک (جعل هویت اشخاص برای احراز هویت در فضای اینترنتی) و جرایم سایبری نیز افزایش پیدا کرده است، هشدارهای جهانی نیز در مورد آن افزایس پیدا کرده است.
اما برخی از سوالاتی که در این زمینه وجود دارد این است که: آیا استفاده از فناوری دیپفیک قانونی است؟ افراد چطور با استفاده از دیپفیک مرتکب جرم میشوند؟ آیا راه قانونی برای مقابله با جرایم ناشی از استفاده از این تکنولوژی وجود دارد؟ آیا جرایم ارتکابیافته با استفاده از این فناوری قبال شکایت و پیگیری است؟
آیا استفاده از دیپ فیک، قانونی است؟
وقعیت این است که در دنیای امروز، ابداع فناوری همچون هوش مصنوعی و دیپفیک و ساخت و ایجاد اپلیکیشنها یا برنامههای شبکه اجتماعی، مانند واتسآپ، تلگرام، اینستاگرام و هر نرمافزار دیگری، را نمیتوان به جهت آثار مخرب بعدی آن، به عنوان یک جرم مطلق، جرمانگاری کرد. این فناوریها و نرمافزارها یک ابزار در فضای مجازی و رایانهای هستند که قابلیت بهرهبرداری مشروع و نامشروع دارند.
هوش مصنوعی و تکنولوژی دیپفیک کاربردهای قانونی و مشروع فراوانی به ویژه در تولید بازیهای اینترنتی، فیلمهای سینمایی، تصاویر و فیلمهای تبلیغاتی، هنری، آموزشی و ... دارند. اما، توانایی دیپفیک در تولید و ساخت فیلم غیرواقعی، موجب شده که در طرحها و اهداف بزهکارانه نیز استفاده شود.
تأثیر و کاربرد وسیع و پیچیدگی این فناوری در مخدوش کردن مرز حقیقت و دروغ موجب شده، در قلمروی بزهکاری نیز با اهداف مختلفی همچون اهداف سیاسی، گمراهسازی عمومی، اهداف تجاری و اقتصادی و... مورد استفاده قرار گیرد.
جرایم مرتبط با دیپفیک
تاکنون جرایم مرتبط با دیپفیک توسط قانونگذاران شناسایی و جرمانگاری نشدهاند. اما حقوقدانان تلاش کردهاند، دیپفیکهای بزهکارانه را به عنوان مصادیق برخی جرایم معرفی کنند.
در این زمینه از طرفی نمیتوان آثار ویرانگر دیپفیک مجرمانه را، نادیده گرفت و از سوی دیگر نمیتوان با تفسیر موسع قوانین کیفری، اصول بنیادین حقوق کیفری را مخدوش کرد. همچنین، رعایت حریم خصوصی افراد، یک اصل مهم است؛ لذا تولید فیلم با استفاده از نرمافزارهای دیپفیک، حتی اگر حاوی تصاویر مبتذل باشد، تا زمانی که منتشر نشده و در اختیار دیگران قرار نگرفته، فاقد وصف مجرمانه است. ضمن اینکه شناسایی حقوق بزهدیدگان، به هنگام جرمانگاری دیپفیکها ضروری است.
بنابراین در زمینه جرمانگاری مصادیق بزهکارانه دیپفیک باید گفت حقوق کیفری تاکنون واکنشی به فناوری دیپفیک، ماهیت، آثار و انواع مجرمانه آن نشان نداده است و مصادیق آن تا کنون جرمانگاری نشده است. اما امکان تطبیق جرایم جعل رایانهای، تولید محتوای مبتذل، مستهجن و هرزهنگاری، افتراء و نشر اکاذیب با دیپفیک وجود دارد.
پیچیدگی نحوه ارتکاب جرایم مربوط به هوش مصنوعی و ضریب هوشی بالای مرتکبان آن، امکان شناسایی و تعقیب و مجازات بزهکاران این نوع جرایم را دشوار کرده است.
مجرمان سایبری همچون هکرها از دیپفیک به روشهای مختلفی برای فریب افراد و سازمانها استفاده میکنند. برخی از روشهای کلاهبرداری با استفاده از دیپفیک شامل مواردی همچون، تخریب اعتبار افراد، کلاهبرداری مالی با استفاده از ابزارهای این فناوری در جعل هویت افراد دیگر، حملات فیشینگ پیشرفته و استفاده از دیپفیک در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای سرقت اطلاعات اشخاص میشود.
یکی از نمونههای جرایم دیپفیک، تولید و ساختن تصاویر مستهجن افراد با استفاده از این فناوری است. این تصاویر، به اهداف مختلفی همچون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی یا انتقامجوییهای شخصی یا ترویج و اشاعه فساد و فحشا، انجام میشود.
در دیپفیک هرزهنگارانه، حقوق بزهدیدگان نیز مورد بحث قرار میگیرد اینکه این افراد چگونه میتوانند با توجه به خلأهای قانونی برای احقاق حقوق خویش اقدام کنند.
این گونه دیپفیکها ممکن است بر سه عنوان: مبتذل، مستهجن و هرزهنگاری در حقوق ایران، منطبق شود. محتوای مبتذل، محتوای مستهجن و هرزهنگاری در قانون مجازات اسلامی و قانون حمایت از اطفال و نوجوانان تعریف و جرمانگاری شده و قابل پیگیری و مجازات است.
هرچند که باید دقت داشت این موضوعات نیز با توجه به نوع استفاده از آن، در مواردی جرم محسوب نمیشوند چنانکه طبق تبصره ۳ ماده ۷۴۳ قانون مجازات اسلامی، مفاد این ماده و ماده (۱۴) شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که برای مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداری یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله میشود.
همچنین کاربردهای وسیع دیپفیک در تولید اخبار دروغ، بهویژه درباره جنگ، انتخابات، کالاهای تجارتی و اشخاص مشهور یا شخصیتهای سیاسی باعث شده است تا با استفاده از این فناوری ویدئوهایی تولید شود که موجب لطمه به وضعیت یک کشور، دولت، رقیب انتخاباتی و مواردی دیگری از این دست شود به نحوی که در فرایند برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، سازمان اطلاعات آمریکا (FBI) نیز طی بیانیهای درباره ویدئوهایی که با استفاده از دیپفیک ساخته و پیش از برگزاری انتخابات در فضای مجازی منتشر شد، هشدار داد.
در این مورد نیز در حقوق کیفری ایران، مقررات خاص در این زمینه وجود ندارد. ولی امکان انطباق دیپفیک با محتوای اخبار جعلی و دروغ، با جرایمی مانند نشر اکاذیب، افترا، قذف و هتک حیثیت وجود دارد.
از سوی دیگر در صورتی که دیپفیک، با استفاده از تصاویر خصوصی و اسرار شخصی، حرفهای و امنیّتی تولید شود، میتواند مصداق دسترسی غیرمجاز به دادهها یا سامانههای رایانهای یا مخابراتی قرار گیرد که، طبق ماده ۷۲۹ قانون مجازات اسلامی جرمانگاری شده است.
در نهایت باید گفت دیپفیک هنوز از نظر حقوقی، ناشناخته است و قوانین جزایی، صراحتاً آن را جرمانگاری نکردهاند، اما در صورت ارتکاب رفتار مجرمانه از سوی افراد و آسیب به دیگران، اعمال مرتکبان قابل پیگیری و مجازات باتوجه به قوانین موجود است.